I LOVE U


نامـــــــرد

من خیلی چیزا رو از دست دادم.و تو می دونستی.

تو...

بهترین دوست من!

آره!تو همشون و می دونستی.

اون لبخند خجالت زدتو یادته وقتی جریان عشقت و برات تعریف کردی؟

یادته می خندیدی؟!

یادته اون روز که کمکت کردم از دور ببینیش؟!

یادته خودمو کوبوندم به ماشین مردم؟ به خاطر تو... توووووووووووو

یادته اون روز که داشتی گریه می کردی؟ همه چی رو برام تعریف کردی!

اینکه دلت از چی گرفته؟!

یادته بهم گفتی کاش خواهرم بودی؟!

اون لحظه با تمام وجودم آرزو کردم کاش خواهرم بودی!

هنوز دلم واست تنگه.

تو اون و بیشتر از من دوست داری!

اما من جای اونو تو قلب تو تنگ نمی کنم!

یادته وقتی عشقت ندونسته پاشد و رفت و گند زد به رویاهای دخترونت چقدر ناراحت شدی؟

گریه نمی کردم اما قلبم خیلی سنگین شده بود.

الان هم با از دست دادن تو همون حسو دارم!

یه بت بودی! یه رویا بودی! اما من واقعی بودم بی معرفت!

تو بهترین دوستم بودی! اه!

دلم می خواد هرچی رو نوشتم پاک کنم. ولی می دونم بعدا پشیمون می شم...

الانم که نوشتم پشیمونم...

چقدر دوست داشتم الان پیشم بودی.

ولی نه...وقتی پیش منی بازم پیش اونی!

انگار تو رو جو گرفته. فقط می خوای اون و پیش خودت نگه داری!

وقتی بهت زنگ می زدم و بعد از کلی حرف زدن و خندیدن سکوت می کردم.

تو هم همینطور! فکر می کردم چه سکوت مقدسی بینمون به وجود اومده.

داشتی به کی اس ام اس می دادی که ساکت شده بودی؟

به اون؟ لعنت بهش که سحر منو ازم گرفت...

حتی خنده هات هم دور بود. به من گوش نمی کردی...

بی خیال...

حالا که رفتی...

سحر! سحر من بودم و تو منو نمیدیدی!

سحر!!!!!!!!! یادته گریه میکردی میگفتی هیچ کس منو دوست نداره...

منم گریه کردم

دوست داشتم لعنتی

دوست دارم سحر

و

تو منو نمیدیدی...

سحر

دوست داشتم... ای کاش میفهمیدی

سحر داغونم

سحر...

همه لحظه های من از تو پره

سحررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر

تو رو خدا بفهم!

دوست دارم

تنهام گذاشتی رفتی

بهت احتیاج داشتم... احتیاج دارم... احتیاج داریم...

سحر خیلی نامردی

دوست دارم نامرد خوشگلم... عزیزم! عاشقتم...

بهترین ها رو واست آرزو میکنم

سحر فراموشم نکن

فراموشت نمیکنم

از راه دور میبوسمت


پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:,

|
 

سحرم خوبی اونجا؟...

 

سحرم خوبی اونجا؟

عزیزم امیدوارم حالت خوب باشه...

کلی واست نماز خوندم...

کلی واست دعا خوندم...

کاش امشب خوابتو ببینم...

سحر گلم همیشه دوست دارم

فراموشت نمیکنم

سهراب... داغونه

منم... بهترم...

دوست داریم!


شنبه 2 دی 1391برچسب:,

|
 

کاش...

 

بچه ها واسه سهراب دعا کنید...

دیروز از بس سرشو زد به دیوار سرش خون اومد...

سحر چرا رفتی...

سحر...

کاش بودی...


شنبه 2 دی 1391برچسب:,

|
 

یادته...

 

یه روزی...

از اون روزای خاص

سحر من! دوست من عاشق شد...

یادته سحر؟ یادته اون اولا همش سهرابو مسخره میکردی؟

یادته میگفتی بچه مثبته؟

یادته ناراحت بودی چون نگات نمیکرد؟

یادته ناخواسته عاشقش شدی؟

یادته سحرم؟

یادته بهش کلی التماس کردی تا باهات بیاد کافی شاپ تا به حرفات گوش بده؟

یادته میگفتم از تو خوشکل تر ندیدم میگفتی این خشگلی وقتی سهراب نگام نمیکنه به درد نمیخوره؟

یادته غرورتو گذاشتی زیر پات و کلی بهش التماس کردی و یه عالمه زار زدی تا به حرفات گوش کنه؟

یادته عزیزم؟

یادته سهراب ناخواسته عاشقت شد؟

یادته چقدر با مامانش حرف زد تا بیاد خواستگاریت ولی مامانش میگفت این دختره قرتی ه؟

یادته وقتی اینو شنیدی شب تا صبح گریه کردی؟

یادته از فردای اون روز دیگه آرایش نکردی؟

یادته سهراب افسرده شده بود؟

یادته واسه این که غصه نخوری و باهاش درد و دل شمارشو بهت داد؟

یادته اون روز واسه این که شمارشو گرفتی منو شام دعوت کردی؟

یادته چقدر خوشحال بودی که سهراب باهات مهربون شده؟

یادته وقتی اومدی خونمون سهراب بهت زنگ زد گفت:عزیزم!

یادته ضعف کردی و نشستی رو زمین؟

یادته سهراب باهات دعوا کرد چون تو خیابون ویالون زدی و باهاش خوندی؟

یادته زود بخشیدت؟

یادته دیوونش بودی؟

یادته میگفتی بی اون میمیرم؟

یادته سهراب به خاطر تو ریششو زد؟

یادته واسه تولدش بهش ساعت کادو دادی؟

یادته واسه تولدت بهت عطر داد؟

یادته چقدر اون عطرو دوست داشتی؟

یادته میگفتی دلم نمیاد ازش استفاده کنم تموم میشه؟

یادته قربونت برم؟

یادته با دوستات رفتی اصفهان؟

یادته وقتی برگشتی فهمیدم سیگاریت کردن؟

یادته چقدر بهم التماس کردی به سهراب چیزی نگم؟

یادته چقدر بهت گفتم سیگارو ترک کن؟

یادته بهاره به سهراب گفت که سیگارر میکشی؟

یادته سهراب چقدر عصبانی شد؟

یادته قسم خورد اگه یه بار دیگه بکشی خودشو میکشه؟

یادته واسه سهراب شرط گذاشتی؟

یادته گفتی به شرط این که ببوستت ترک میکنی؟

یادته سهراب قبول نکرد؟

یادته تا یه هفته باهاش قهر بودی ولی چون قسم خورده بود سیگار نکشیدی؟

یادته میخواستی منو ببوسی چون لبای من شبیه سهراب بود؟

یادته من نذاشتم؟

یادته تا کلی وقت باهام قهر بودی؟

یادته سهراب زد تو گوشت چون به پسر عمت دست دادی؟

یادته همه اینا رو؟ پس حتما اینم یادته که...

یادته یواشکی بدون این که به کسی بگی هنوزم سیگار میکشیدی؟

یادته اون دوستای مزخرف معتادت کردن؟ به تریاک!!!!!!!!!

اون دوستای نامرد سحر منو معتاد کردن!

یادته وقتی فهمیدم به چه روزی افتادم؟

یادته چقد حالم بد بود؟

یادته سهراب فهمید؟ ولی ما نفهمیدیم از کجا...

یادته رگشو زد؟ یادته رسوندیمش بیمارستان؟

یادته دیگه جواب اس ام اس هاتو نداد؟

یادته گفت دیگه نمیخوام ببینمت؟

یادته قسم خوردی که اگه برگرده ترک میکنی؟

یادته سهراب حرفتو باور نکرد گفت داری دروغ میگی؟

یادته وقتی تو خماری بودی مجبور شدی به اون سامان بی شرف رو بندازی؟

یادته گفتی واسه این که به سهراب ثابت کنی ترک میکنی؟

یادته به من گفتی داری ترک میکنی؟

یادته بعد از یه مدت گفتی خیلی وقته که دیگه مصرف نمیکنی؟

یادته اینا رو؟.........

یه روزی! یه روزی از اون روزهای خاص...

با هم داشتیم از پارک برمیگشتیم...

یادته گفتم بیا از پل عابر پیاده بریم؟

یادته خندیدی گفتی بابا دنیا دو روزه؟

یادته به سمت خیابون دویدی؟

یادته من جیغ زدم؟

تا اینجا رو یادته نه؟

از اینجا به بعد رو من میگم

یه ماشین مدل بالا محکم زد به سحر من!

دنیا جلو چشمم تیره و تار شد...

سحرررررررررررررررررررررررر!

عزیزم چی شدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سحر همون طور با صورت خونی بهم گفت:

چند گرم تریاک تو کیفمه! درش بیار

نذار سهراب بفهمه... کیفمو بده به سهراب

خدایا!

سحرو رسوندن بیمارستان

به سهراب زنگ زدم...

از پشت تلفن نفس نفس میزد

وقتی گفت سریع خودشو میرسونه صداش میلرزید...

وقتی رسید چشماش قرمز بود

وقتی رسید تو اتاق عمل بودی...

سهراب نشست رو زمین...

من آروم آروم گریه میکردم و دعا میخوندم

که یه دفعه صدای هق هق گریه سهراب بلند شد

بلند بلند تو بیمارستان گریه میکرد و

پشت سر هم با صدای گرفته ای میگفت:

ای وای... ای وای... ای وای...

وسط گریش به من گفت امیدی هست؟

گفتم نمیدونم... معلوم نیست

صدای گریش بلند تر شد...

جوری که صدای گریه من توش گم شد...

بعد از یه ساعت که واسه من یه سال گذشت

سحر من از تو اون اتاق اومد بیرون

با این تفاوت که

روی یه تخت خوابیده بود

یه پارچه سفید هم روش بود

آروم و معصوم خوابیده بود...

سهراب نشسته بود رو زمین و

میله تخت رو گرفته بود و

التماس میکرد که صبر کنن

که چند لحظه صبر کنن...

سهراب پارچه سفیدو کنار زد و

تو رو بوسید...

گفت کاش همون موقع که گفته بودی میبوسیدمت...

 


شنبه 2 دی 1398برچسب:,

|
 

صفحه قبل 1 صفحه بعد



کی واسه عشقش نامه مینویسه... چشم کی هر شب از جدایی خیسه...

نازترین عکسهای ایرانی

 

مقدمه...
یادته...
سحر و سهراب
کاش...
سحرم خوبی اونجا؟...
نامــــــرد

 

Nazillla

 

دی 1391

 

نامـــــــرد
سحرم خوبی اونجا؟...
کاش...
یادته...

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان I LOVE U و آدرس nanasss.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





غروب تنهــــــــــــــــــــــــایی
عشق سوخته
°◦.♥.◦°دنیای تنهایی من°◦.♥.◦°
♥عشقم عاشقم باش♥
از عشق تا زندگی
alone
دلباخته
دانشجو
only for u
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

 

حمل و ترخیص خرده بار از چین
حمل و ترخیص چین
جلو پنجره اسپرت
سفارش آنلاین قلیون

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

 


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 27
بازدید کل : 17436
تعداد مطالب : 4
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


.: Weblog Themes By www.NazTarin.Com :.


--->